سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 91/12/22 | 6:50 عصر | نویسنده : سیدمحمد امین

باسلام به درخواست برادرم علیرضایکآفرین انشا درباره ی وقت فراهم آورده و برای شما کاربران محترم نوشته ام

نظر فراموش نشه!!!مؤدب

-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-

وقت طلاست

ای کاش موضوع انشای امروز را به ما زودتر گفته بودید تا لااقل ما چند کیلو طلا پس انداز کرده بودیم و همه ی طلا هایمان

را به خاطر گرفتن دو شیشه شیر و چند عدد نان لواش از دست نمی دادیم و امروز میتوانستیم از بچه زرگر هایی که اصلا

درس نخوانده اند یک مغازه ی طلا فروشی شیکتر داشته باشیم با موبایلمان هی الکی حرف بزنیم و

بخندیم و بگوییم(عجب چه عالی)و یا اینکه لااقل با از دست ندادن وقتمان میتوانستیم یک جفت النگوی 18 عیار تهیه کنیم

و ان را به جای النگو های بدلی که پدرمان برای ننه خریده عوض می کردیم

تا او هم جلوی ننه جواد پز بدهد و خوش حال شود و قیافه بگیرد.

در ضمن من حالا میفهمم که چرا هروقت به ننه میگویم ننه لطفا به من دیکته بگو

او با ناراحتی می گوید وقت ندارد شاید او با زبان بی زبانی به من می گوید طلا ندارم و

شاید هم دل زبان بسته اش طلا می خواهد که من تصمیم دارم از امروز همه ی وقت

هایم را روی هم بگذارم و ان را به صورت یک گردنبند

خیلی خیلی قشنگ و نمادار برای روز مادر به او هدیه کنم و بگویم

ننه نوکرتم روزت مبارک راستی من چند روز پیش به بابای

جواد گفتم که قفل در حیاط و شیر اب خراب است چکه می کند اما او خندید و گفت

وقت زیاد است که حتما منظور بابای جواد طلا بسیار است بوده و می خواسته

غیر مستقیم به ما بگوید خیلی طلا دارد و انها را به رخ ما بکشد!!

ناگفته نماند او همیشه جواد را بری درس خواندن در یک اتاق حبس میکند که طلاهایش را از دست ندهد

و در اینده مثل خودش صاحبخانه باشد و کلی طلا داشته باشد.

موضوع انشای امرئز موضوع بسیار بسیار خوب و باارزشی است و مرا از خواب غفلت بیدار کرد

امیدوارم که همه ی جوانان بیکاری که تا امروز نمی دانستند وقت طلا است قدر طلاهایشان را بدانند و ما شاهد برپایی نمایشگاه طلایی(بیکاری)

انها باشیم و انها هرچه زودتر با کمک یکدیگر این نمایشگاه بزرگ را دایر کنند و با طلا فروشی های بازار رقابت کنند

و نگذارند هروز نرخ طلا با و بالاتر برود زیرا ما وقتی می توانیم

از وقتمان طلا تولید کنیم و این همه جوان بیکار داریم چرا باید این صنف طلا فروش اینقدر بی انصاف باشد و مثل شهرداری که از زباله ها بازیافت می کند از وقتهای از دست رفته و در حال رفت استفاده نکند پس ما از موضوع انشا امروز نتیجه گرفتیم

که طلا چیز با ارزشی است و هرکدام از ما می توانیم چند تن طلا داشته باشیم

و طلا های قشنگ قشنگ و با انها مدل های اسپانیایی و فرانسوی جدیدتر بسازیم و به

جای نان خشک و پلاستیک کهنه به جمشید چرخی طلا و جواهر بدهیم و نمک بگیریم در ضمن امیدواریم

که خانم انشا به ما نگوید حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی.خوابم گرفت




  • فروشگاه زنان
  • سپهر نما
  • ضایعات