حدیث ثقلین یکی از حدیثهای متواتر پیامبر اسلام است. « انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما » «من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمیشوند.» همچنین ام سلمه از پیامبر اسلام حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل میکند که وی گفت: «علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمیشوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند[1][2][3]». میر حامد حسین نام این اشخاص را آوردهاست. همچنین صحّت حدیث ثقلین توسط رسالهای که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر در چند سال پیش در مورد این حدیث چاپ کرد به اثبات رسیدهاست.[4] حدیث ثقلین از موارد اختلاف اهل تسنن و تشیع است. شیعیان اهل تسنن را به این موضوع متهم میکنند که پیشوای ایشان، عمر بن خطاب با قول معروف خویش _«حسبنا کتاب الله»[5]_ رهنمودهای این حدیث نبوی را زیر پا گذاشتهاست. معنای ثقل [ویرایش] این حدیث شریف، به «حدیث ثَقَلیْن» مشهور است. واژه ثَقَلَیْن تثنیه «ثَقَل» است، و کلمه ثَقَل در لغت به معناى متاعى است که مسافر با خود حمل مى کند.البتّه عدّه اى از محدّثان و لغویان، این کلمه را «ثِقْلَیْن» - یعنى به کسر ثاء و سکون قاف - قرائت کرده اند، که در این صورت تثنیه «ثِقْل» خواهد بود، و ثِقْل در لغت به معناى بار سنگین و گنج آمده است. [6] منابع حدیث ثقلین [ویرایش] در بسیاری از کتابهای شیعی و سنی به این حدیث اشاره شدهاست. برخی از منابع اهل تسنن که حدیث ثقلین در آن آورده شده عبارتند از: صحیح ترمذی، ج 5، ص 663-662، 328 به نقل از بیش از 30 نفر از اصحاب مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج 3، ص 109، 110، 148، 533، حاکم نوشته که این حدیث صحیح میباشد بر اساس نظر شیخین (بخاری و مسلم) سنن ابن ماجه، ج 2، ص 432 مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 14، 17، 26، 59، ج 4، ص 366، 372-370 فضایل صحابه، احمد بن حنبل، ج 2، ص 585، حدیث 990 خصایص نسایی، ص 21، 30 صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، فصل 11، بخش 1، ص 230 کبیر طبرانی، ج 3، ص 63-62، 137 کنزالعمال، متقی هندی، فصل اعتصام به حبل ا…ه ج 1، ص 44 تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 113، زیر تفسیر آیه 42:23 طبقات الکبری، ابن سعد، ج 2، ص 194، چاپ لبنان الجمیع الصغیر، سیوطی، ج 1، ص 353 و نیز در جلد 2 مجمع الزوائد، هیثمی، ج 9، ص 163 فاتح الکبیر، بنهانی، ج 1، ص 451. جامع الاصول، ابن اثیر، ج 1، ص 187 تاریخ ابن عساکر، ج 5، ص 436 درالمنثور، حافظ سیوطی، ج 2، ص 60 ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ص 38، 183
.: Weblog Themes By Pichak :.