جمعه ها تکراریست....
سیل چشمانم باز از فراغت جاریست....خسته ام باز بیا جمعه ها تکراریست
در پی قافیه ها چه پریشان ماندم .....قافیه در شعرم با حضورت جاریست
به هوایت آقا بغض کرده شعرم....آسمانش انگار نم نمک بارانیست
دل من پر غصه حال شعرم خوش نیست... نفسی مانده فقط جای شکرش باقیست
در فراغت آقا چشم در راهم من.... گر چه این جمعه همان جمعه ی تکراریست....
سبک مهمانی در قرآن کریم
1. دعوت
سبک مهمانی در قرآن کریم همراه با دعوت است خواه اینکه انسان مهمان را دعوت کند و یا خود مهمان دیگری شود! اصل اولیه در مهمانی بر سبک قرآن، دعوت است. و لذا کلمه مرادف دعوت در قرآن با واژههای استأنس و اجازه آمده است: یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ بُیُوتِکُمْ حَتیَ تَسْتَأْنِسُواْ «اجازه) (نور/27) «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبیِِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ» حزاب/53)
حال اگر کسی بدون دعوت مهمانی آمد، باز دو حال دارد: (صورت اول) یا کسی در خانه نیست در این صورت اجازه ورود به خانه را ندارد در نیتجه بایستی بر گردد: (فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتیَ یُؤْذَنَ لَکمُْ) (در صورت دوم) و اگر کسی در خانه است باز دو صورت دارد یا یا اجازه میدهد پس وارد خانه میشود: (فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتیَ یُؤْذَنَ لَکمُ)
و اگر گفت آمادگی ندارم بر گردید ناراحت نشوید بر گردید: (وَ إِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْکیَ لَکُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ(نور/28)
استثنای این مورد: عیادت به مریض در روزهای ویژه در بیمارستانها، کاروانسراها، بازارهای عمومی و غیره. (لَّیْسَ عَلَیْکمُْ جُنَاحٌ أَن تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ مَسْکُونَةٍ فِیهَا مَتَاعٌ لَّکمُْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا تَکْتُمُونَ(نور/29)
2. پشت در
حال اگر مهمان پشت در آمد و صاحب خانه کمی دیر کرد مهمان نبایستی بی صبری کند و در بکوبد تا میزبان با عجله از خانه خارج گردد زیرا قرآن در سبک مهمانی میفرماید: ای پیامبر! عرب جاهلی بی فرهنگ بودند و برای بیرون آمدن تو از خانه صبر نکردند و (آنان ) که تو را از پشت حجرهها بلند صدا میزنند، بیشترشان نمیفهمند! (إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاءِ الحُْجُرَاتِ أَکْثرَُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ(4) و دستور قرآن این است که اگرآنها (عرب جاهلی) صبر میکردند تا خود به سراغشان آیی، برای آنان بهتر بود و خداوند آمرزنده و رحیم است! (إوَ لَوْ أَنهَُّمْ صَبرَُواْ حَتیَ تخَْرُجَ إِلَیهِْمْ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(حجرات/5)
از این دو آیه به خوبی استفاده میشود که سبک قران در مهمانی این است که مهمان بایستی کمی پشت در صبر کند و در را زیاد نکوبد و هر چند که صاحب خانه نیز بایستی به استقبال مهمان بشتابد. زیرا که قرآن میفرماید: هر گاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گویید! خداوند حساب همه چیز را دارد: وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلیَ کلُِّ شیَْءٍ حَسِیبًا(نساء/86)
3. سلام
مهمان موظف است به میزبان سلام کند. چون او تازه وارد است. تازه وارد بر نشسته سلام میکند سواره بر پیاده سلام میکند. مهمان بر میزبان سلام بایستی بکند. و لذا قرآن کریم میفرمرماید: بر اهل خانه سلام کنید که این برای شما پاکیزه و شاید شما متذکر و پند بگیرید: (وَ تُسَلِّمُواْ عَلیَ أَهْلِهَا ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ(نور/27)
هر گیز از پشت در و دیوار به همدیگر سلام نکید: این بی خردی و بی فرهنگی است: ( اِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاءِ الحُْجُرَاتِ أَکْثرَُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ(حجرات/4)
پس سلام که مستحب است وظیفه مهمان است و جواب که واجب است وظیفه صاحب خانه است زیرا که میزبان نیز وظیفه دارد به بهترین و جه پاسخ سلام دهد: وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلیَ کلُِّ شیَْءٍ حَسِیبًا(نساء/86)
4. نحوه ورود بر خانه میزبان
سعی کنید در هنگام به ورود اندرون خانه، صاحب خانه پش قدم شود! صاحب خانه با یا الله یا الله گفتن شما را به داخل بدرقه کند این بهترین روشن است: زیا که قرآن کریم به مومنان فرموده است: ای اهل ایمان هیچ گاه پیش از خدا و پیامبرش راه نروید و تقوای الهی را پیشه کنید زیرا که خدا شنوا و دانا است: (یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُقَدِّمُواْ بَینَْ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمَِیعٌ عَلِیمٌ(حجرات/1) ممکن است علت این باشد که اهل و عیال صاحب خانه در صورت که صاحب خانه جلو میآید. راحت تر است. و ممکن است که خود شان را آماده نکرده و میخواهد آماده کند اگر آماده نبود روی شان میشود که به صاحب خانه بگوید کمی صبر کنید.
5. نشیمنگاه
کجا بنشینیم؟ این خیلی مهم است! هر کجا میزبان گفت: بنشینید همان جا بنشینید! دیگر نگوید لایق من نیست من روی میز نمینشنشیم و من بچه دهاتی هستم و میخواهم در خانه بنشنیم و غیره.
6. غذا
1. 6. شتاب میزبان در تهیه غذا
میزبان در تهیه غذا شتاب کند! در حکایت حضرت ابراهیم (ع) آمده است که آن حضرت مخفیانه و دور از چشم مهمانها وارد خانه شد و با کمک خانواده فورا گوشت کباب شده گوساله را پیش مهمانها آورد: فَرَاغَ (مخفیانه) إِلیَ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ(ذاریات/26) و نگذاشت سختی راه بر تن آنان بماند هر چند که مهمانهای ابراهیم از آن کباب استفاده نکردند زیرا که آنان فرشته بودند فرشتگان همانند ما غذا نمیخورند. ولی حضرت ابراهیم حق میزبانی را به جا آورد و در سبک مهمانی قرآن خوب عمل کرده است.
2. 6. عدم توجه مهمان به غذا
مهمان نیز نبایستی اول نظر او به تهیه غدا و و نوع آن و وقت سر رسید غذا باشد: زیرا که قرآن میفرماید: در حالی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید: (غَیرَْ نَظِرِینَ إِنَئهُ) احزاب/35.
از این آیه این نکته نیز استفاده میشود هرگاه مهمان شدید فقط برای صرف به خانه میزبان نروید بلکه قبل از آن به مهمانی بروید و با صاحب خانه صحبت کنید. و وقت غذا حاضر شد شما نیز حاضر باشید.
7. تهیه غذا
غذا در سنت قرآن بسیار سفارش شده است! و ثواب زیادی آن جای تردید نیست! و در تهیه غذا باید سعی و تلاش زیاد صورت بگیرد تا رضایت مهمان جلب کردد!
1. 7. تهیه غذا وآنچه که موجود است
وقتی مهمان سر زده میآید و شما هم میپذیرید! سعی کنید آنچه موجود در دست است از آن را آماده کنید! حضرت ابراهیم وقتی دیدی مهمانهای عزیز دارد با اینکه نمیشناسد برای آنان کباب گوساله آماده کرد یعنی دم دست او همین بوده و به همین موجودی اکتفا کرده است: فَرَاغَ إِلیَ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ(ذاریات/26)
مبادا مهمان را در خانه گذاشته و برای خرید از خانه خارج شوید! این گونه صمیمت به وجود میاورد. و مهمان میفهمد که میزبان او را از خود دانسته و با او بسیار گرم گرفته است و این موجوب افزون محبت میشود. و زحمت زیاد هم موجب رنجور خاطر مهمان و هم موجب زحمت افزون خانوده و خود انسان میشود و لذا در دفعات متعدد موجب خستگی انسان میشود و لذا کم کم مهمانی از خانه های ما بر چیده میشود حال هم اگر مهمانی رفتن و مهمانی دادن کم رونق شده است تعارفات و زحمات بیش از حدی برخی از خانوادهها است! و این امر موجب چشم هم چشمی دیگران نیز میشود و ممکن است برخی نداشته باشد و لذا سعی مکند مهمانی دادن و مهمانی رفتن را بکلی ترک و از برنامه حذف کند.
بیشتر مهمانیهای که از جامعه اسلامی رخت بر چیده دلیلش همین است که صاحب خانه به آن چه دارد اکتفا نمی کند خود را به زحمت می اندازد و مهمان نیز اذیت می شود و دیگر مهمان حاضر نمی شود که به خانه او برود. و چه بسا این کار موجب چشم و هم چشمی نیز می شود. فردا که میزبان خود مهمان شد آن مهمان نیز این کار را تکرار می کند و مهمانی می شود چشم هم چشمی و لذا مهمانی خت از بین میرورد.
8. صحبت
حال که مهمان و میزبان گرم صحبت است قرآن کریم در نوع صحبت، تن صدا، و چگونگی آن نیز دستوراتی دارد.
1. 8. صحبت آرام!
صدای مهمان پائنتر از صدای میزبان باشد: (یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبیِِّ) ممکن است در خانه سالخورده ای، مریضی و بچهای خواب باشد و با صدا و هیاهوی شما از خواب بلند شود و در ذهن او اثر بدی از مهمان به جا بماند. و این امر باعث می شود که شخصیت بچه با ضدیت مهمان شکل بگیرد و این کار آسیب بزرگی به او میرساند. و لذا قرآن کریم میفرماید: یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَرْفَعُواْ أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبیِِّ
2. 8. عدم صحبت کردن سرگشاده
مهمان بایستی سر گشاده صحبت نکنید! با پرده و مراعات حال صاحب خانه و خانواده او صحبت کنید: (وَ لَا تجَْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تحَْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ(حجرات/2) ممکن است برخی حرفها در این خانه ممنوع باشد آن ها را مراعات کنید. مثل اینکه با دیگران در بازار و دوستانتان هستید صحبت نکنید. و این کار کار خوبی نیست! شخصیت کودکان از همین صحبتهای شکل میگیرد. و لذا قرآن کریم عرب را از نوع صحبت که با خود شان در بازار و سر کار و جای های دیگر داشتند و که بر سر همدیگر فریاد میکشیدند در خدمت به پیامبر منع کرده است: (وَ لَا تجَْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تحَْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَ أَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ(حجرات/2)
3. 8. صحبت شمرده شمرده
شمرده و شمرده و با جملههای کوتاه با میزبان صحبت کنید: این کار موجب تقوا است: زیرا که خداوند در قرآن میفرماید: آنها (اعراب جاهلی) که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه میکنند همان کسانی هستند که خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده، و برای آنان آمرزش و پاداش عظیمی است! (إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبهَُمْ لِلتَّقْوَی لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ(حجرات/3)
4. 8. عدم صحبت تو گوشی
مهمانان باهم تو گوشی صحبت نکنند ممکن است صاحب خانه و یا دیگران را نسبت به خود مظنون کنند وقتی در جمع هستید با جمع صحبت کنید و تو گوشی که موجب آزار و سوی ذهنیت دیگران شود بر پرهیزید: زیرا که نجوا و تو گوشی نوع صحبت شیطان است و لذا قرآن از ان منع کرده آنجا که فرموده است: نجوا تنها از سوی شیطان است میخواهد با آن مؤمنان غمگین شوند ولی نمی تواند هیچ گونه ضرری به آنها برساند جز بفرمان خدا پس مؤمنان تنها بر خدا توکّل کنند! (إِنَّمَا النَّجْوَی مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ لَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیًْا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلیَ اللَّهِ فَلْیَتَوَکلَِ الْمُؤْمِنُونَ(مجادله/10)
5. 8. تازه وارد
عکس العمل نسبت به ورود مهمان تازه و یا کسی از اعضای خانه چیست؟ دستور جا باز کردن و احترام به تازه وارد است و لذا قرآن میفرماید: مهمان بایستی گوش به فرمان صاحب خانه و میزبان باشد و هر گاه دستور برای باز کردن جای برای تازه وارد صادر نمود این کار با آغوش باز صورت گیرد: (یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُواْ فیِ الْمَجَالِسِ فَافْسَحُواْ یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ؛ مجادله/11)
و اگر دستور برپا و جابجای به صورت بلند شدن و نشستن شد آیا باز این کار انجام شود؟ بلی! زیرا قرآن میفرماید: (وَ إِذَا قِیلَ انشُزُواْ فَانشُزُواْ)
مخصوصا اکر تازه وارد اهل ایمان و علم باشد! زیرا که قرآن برای اهل علم جایگاه ویژهای قائل است: و لذا فرموده است:(یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ(مجادله/11)
9. پس از صحبتهای اولیه و صرف غذا
وقتی صحبتهای اولیه تمام و غذا صرف و سفره پیچیده شد دستور قرآن برای این قسمت از برنامه مهمانی چیست؟ قرآن کریم میفرماید: فورا مهمانی را تمام کرده و مهمان هرچه سریعتر به خانه خویش برگردد. (فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُواْ وَ لَا مُسْتَْنِسِینَ لحَِدِیثٍ) احزاب/35) دلیل آن را قرآن کریم اذیت و آزار میزبان بر شمرده است:(إِنَّ ذَالِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبیَِّ فَیَسْتَحْیِ مِنکُمْ، احزا/35)
زیرا نشستن اضافی تلف کردن عمر و وقت است! موجب آزار و اذیت اهل خانه است ممکن است اهل خانه مریض، مدرسهای، مسافرت و .... داشته باشد. و لذا اکثر مهمانیهای ما شب نشیمن است تا جای مهمانی! مهمانی برنامهای است ولی شب نشینی بی برنامهگی است! و اسلام مخالف شب نشینی است!
سبک ولایت مداری در قرآن کریم
1. خواسته اصلی
درخواست های اصلی بایستی سعی شود از شخص ولی فقیه صورت بگیرد. خود، دیگران پیش از ولی فقیه نبایست تصمیم بگیرند، مصمم باشیم در حل مشکلات سخن و منویات ولایت فقیه راهگشتا باشد زیرا که بنی اسرائل برای انتخاب رهبر و پیشوا به شخص ولی فقیه آن زمان یعنی اشموئل پیامبر مراجعه و او طالوت جوان را برای رهبری بنی اسرائل پس از موسی (ع) انتخاب کرد!<\/h2>
ولذا قرآن کریم آن حکایت را چنین یاد آور شده است: یا محمد! آیا نگاه نمیکنی (یعنی البته باید نگاه کرده و تحصیل علم بکنی) به احوال اشخاص با شرافت و بزرگی از بنی اسرائیل که بعد از موسی علیه السّلام به نبی مرسلشان (اشموئیل) گفتند، برای ما پادشاهی تعیین کن تا تحت ریاست او در راه خداوند تعالی جهاد کنیم؛ أَ لَمْ تَرَ إِلیَ الْمَلَا مِن بَنیِ إِسْرَ ءِیلَ مِن بَعْدِ مُوسیَ إِذْ قَالُواْ لِنَبیٍِّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ، (بقره/246) بنابراین این حکایت خواستهای اصلی بنی اسرائیل تعیین رهبری است و آن را بنی اسرائل فقط از شخص ولی فقه آن زمان یعنی اشموئیل پیامبر میخواهد!
2. تلاش مضاعف
تا رسیدن به حکومت ولایت فقیه تلاش مضاعف نیاز است! زیرا که بنی اسرائیل میدانستند دست یابی به رهبر آن هو حکومت الهی به این آسانی ها نیست و لذا برای درخواست ولی فقیه، جنگ را پیشنهاد داد و جنگ نهایت تلاش و کوشش است زیرا که آن از جان گذشتن در میان است و بالاتر از آن کاری سیاسی و اجتماعی وجود ندارد: بنی اسرائیل گفتند: «زمامدار (و فرماندهی) برای ما انتخاب کن! تا (زیر فرمان او) در راه خدا پیکار کنیم؛ إِذْ قَالُواْ لِنَبیٍِّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ؛ (بقره/246)
3. آزمایش و امتحان
برای رسیدن به ولایت فقیه آزمایش و امتحان لازم است، زیرا که خواسته بزرگ بدون آزمایش خطرات خاص خود را دارد و برای حفظ جوانب کار، امنیت لازم است درخواست کنندگان و خواهان ولایت فقیه بایستی آزمایش و امتحان پس بدهند و تعهدی از آنان گرفته شوند تا مبادا رهبری را تنها بگزارند و به قول تعهد خویش عمل نکنند: و لذا حضرت اشموئیل از بنی اسرائل تعهد گرفت و آنان را آزمود ! آنجا که گفت: پیامبر آنها گفت: «شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود، (سرپیچی کنید، و) در راه خدا، جهاد و پیکار نکنید!» قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُواْ؛ (بقره/246)
4. اجرای حکومت ولایت فقیه و رأی مردم
در اجرای شدن حکومت ولایت فقه رأی اعتماد مردم لازم و حتمی است! درست است که اصل ولایت از طرف خداوند تعیین و منصوب میگردد و خواسته و ناخواسته مردم در اصل ولایت فقیه هیچ نقشی ندارد ولی در شکل گیری حکومت بر مبنای ولایت فقیه خواسته و ناخواسته مرد نقش اولی را بازی میکند. تا مردم نخواهد حکومت اسلامی شکل نمیگیرد! حتی حکومت پیامبر و امام معصوم و لذا تا مردم مدینه آمادگی خویش را جهت پذیرش حکومت اسلامی به رهبری شخص پیامبر (ص) اعلام نکردند حضرت حکومت تشکیل نداد و هم چنین تا مردم مدینه در مقابل در خانه علی تجمع نکردند و حکومت او را نخواستند علی راحت در خانه نشسته بود هر چند که او امام بود ولی حکومت نداشت! بنابراین، شکل گیری حکومت با نظر مردم شکل میگیرد از این رو، حضرت امام خمینی (ره) پس از بیرون کردن شاه حکومت اسلامی را به رأی مردم گذاشت میخواست ببیند که مردم حکومت اسلامی میخواهد یانه! وقتی که مردم 99 در صدر رأی مثب به حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه دادند حضرت حکومت اسلامی تشکیل داد!
از این باب است حضرت اشموئیل میپرسد و آنان را امتحان و ازمایش میکند در خواسته شان که حکومت اسلامی است! وقتی از آنان جواب مثب میگیرد آنجا که بود که بنی اسرائیل گفتند: «چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم، در حالی که از خانهها و فرزندانمان رانده شدهایم، (و شهرهای ما به وسیله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسیر شدهاند)؟!»؛ قَالُواْ وَ مَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَ أَبْنَائنَا؛ (بقره/246) این همان رأی مثبت بنی اسرائیل به حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه است که ولی فقیه و رهبر اسلامی آنان در آن زمان حضرت طالوت بود!
5. ادامه راه و خواسته مردم
در ادامه راه لازم نیست که همه مردم ولایی باشند زیرا که در امتحان خیلی ها ریزش پیدا میکنند و لازمه ریزیش این نیست گمان کنیم حال مردم حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه را نمیخواهند پس ولی فقیه باید کنار بکشد! حکومت بر مبنای ولی فقیه وقتی شکل گرفت در ادامه راه حتی با یک نفر هم که شده بایستی ادامه پیدا کند زیرا که امتحان برخی را از ادامه را باز میدارد! فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُم (بقره/246)؛ اما هنگامی که دستور پیکار (بر مبنای رأی ولی فقیه) به آنها داده شد، جز عدّه کمی از آنان، دیگران همگی از جنگ سرپیچی کردند؛ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُم؛
6. مخالفان ولایت فقیه
سبک قرآن در ولایت مداری این است که با ستمگاران امر ولایت به سختی بر خورد کرده است! و آنان (مخالفان) را ستمگر و ظالم قلمداد نموده است! پس از آن که عده از بنی اسرائیل از امر ولی فقیه آن زمان یعنی طالوت سرپیچی کردند و تن به جنگ ندادند، قرآن آن را توبیخ کرده و آنان را ظالم خوانده است: آنجا که فرموده است: خدا از ظلم ظالمان آگاه است! وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِالظَّلِمِینَ (بقره/246) یعنی اینکه این مخالفان ستمگر و ظالم اند و خدا از آن ظلم آگاه است! این نوعی تحدید است که قرآن بکار برده است!
7. ولایت فقه و کمی یاران
سبک قران در ولایت مداری این است که یاران از کمی افراد در حمایت از ولایت فقیه و حکومت اسلامی نهراسند زیرا که قرآن کریم میفرماید: هر چند یاران طالوت در برابر جمعی از طرفداران جالوت کم و اندک بودند اما آنان به حمایت از طالوت دست بر داشتند و از جمعیت زیاد جالوت هم نهراسیدند. (فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُم؛ (بقره/246).
8. ویژگیها ولایت فقیه
خداوند برای رهبری طالوت چندین ویژگی بر شمرده و از این ویژگی ها استفاده میشود رهبری مبتنی بر ولایت فقیه نیز بایستی ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد!
1. 8. قدر جسمی و سلامت فکری
ولی فقیه و رهبری حکومت اسلامی بایستی هم از نظر جسم و هم از نظر فکر سالم باشد زیرا که انسان مریض و ناتوان قادر به هدایت و رهبری امت نخواهد بود! و لذا قرآن از ویژگیها حضرت طالوت را سلامت در جسم و اندیشه او بر میشمارد: خداوند در جواب آنان که بر ولایت و رهبری طالوت اعتراض کردند که چرا او سرمایه دار و پول دار نیست؟ اشموئیل گفت: «خدا او را بر شما برگزیده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است: (قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَئهُ عَلَیْکُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فیِ الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ...(بقره/247)
2. 8. ولایت وفقیه و آرامش و آسایش
دیگر از ویژگیهای ولایت فقیه و حکومت او ایجاد آرامش و تضمین آسایش برای مردم است خداوند در ولایت طالوت به این مساله اشاره نموده است آنجا که فرموده است: و پیامبر بنی اسرائیل به آنان گفت: «نشانه حکومت او، این است که (صندوق عهد) به سوی شما خواهد آمد. (همان صندوقی که) در آن، آرامشی از پروردگار شما است: (وَ قَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ ءَایَةَ مُلْکِهِ أَن یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَةٌ مِّن رَّبِّکُمْ؛ (بقره/248)
3. 8. ولایت فقیه و تداوم حکومت انبیاء پیشین
حکومت ولایت فقه ادامه حکومت انبیاء پیشین است این نوع حکومت با حکومت های مردم بر مردم فرق میکند این حکومت حکومت خدا بر مردم میباشد به عبارت ساده تر حکومت مبتنی بر ولایت فقیه ادامه حکومت انبیاء الهی است و لذا یادگاریهای موسی و هارون و آنان آن به طالوت رسید زیرا که این وسایل خود گواهی بر تایید حکومت طاولت بوده است آنجا که قرآن کریم میفرماید: در آن تابوت یادگاری وسایل و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد در حالی که فرشتگان، آن را حمل میکنند: وَ بَقِیَّةٌ مِّمَّا تَرَکَ ءَالُ مُوسیَ وَ ءَالُ هَرُونَ تحَْمِلُهُ الْمَلَئکَةُ؛ (بقره/248)
4. 8. ولایت فقیه و ایمان
پذیرش ولایت فقیه نشانه ایمان و مخالفت با آن نشانه دوری از ایمان در قرآن بر شمرده شده است! مگر میشود کسی ادعای ایمان داشته باشد ولی با حکومت ولایت فقیه که خود تداوم حکومت انبیاء با امر الهی است مخالفت کند؟ و آنگاه خود را مومن هم بشمارد؟ قرآن میفرماید این نوع عملکرد دور از ایمان است! ایمان در سایه ولایت فقیه و حکومت اسلامی رشد تکامل پیدا میکند! قرآن برای بنی اسرائل میفرماید پذیرش ولایت طالوت با این مشخصات نشانه ایمان شما است آنجا که فرموده است: در این موضوع، نشانهای (روشن) برای شماست اگر ایمان داشته باشید: إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاََیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین؛ (بقره/248)
5. 8. ولایت فقیه و امتحان امت
دیگر از ویژگیهای حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه امتحان امت است دلیل امتحان روشن است که آیا در زمان سختی و دشواری آنان در صحنه هستند؟ و لذا سبک قرآن در باشند! تنها قبولی حکومت اسلامی و لایت فقیه کفایت نمیکند و لذا وقتی مردم ولایت طالوت را پذیرفتند و حضرت طالوت رهبری را به عهده گرفت و برای رفع و دفع مشکلات اقدام کرد قبل از آن امت و یاران خویش را امتحان کرد قرآن آن را چنین حکایت کرده است: و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش میکند آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش، سالم بهدر آمدند،) از آن نهر گذشتند: فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنیِّ وَ مَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنیِّ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةَ بِیَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ (بقره/249)
6. 8. ولایت فقیه و پیروزی
وقتی ولی فقیه با شرایط اش برای رهبری مردم آماده شود و مردم نیز در امتحانات پروزمندانه موفق شوند خداوند نصرت و یاری خویش را شامل حال ولی فقیه، امت و حکومت اسلامی خواهد کرد! این وعده است که خداوند به امتهای اسلامی داده است: اگر شما خدا را یاری کنید قطعا و حتما خدا شما را مدد خواهد کرد! آنجا که قرآن خطاب به مومنان فرموده است: ای مؤمنین اگر شما به دین خداوند تعالی و پیغمبر او کمک کرده دین اسلام را بلند کنید خداوند تعالی هم به شما کمک کرده شما را به دشمن غالب نموده در طریق وسیع دین اسلام قدوم شما را ثابت و برقرار میکند: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ (محمد/7)
و کمک و یاری خداوند در ولایت فقیهای حضرت طالوت پس از پروزی امت و یاران او از امر امتحان به بوته عمل رسیده است آنجا که فرموده است: سپس به فرمان خدا، آنها (بنی اسرائیل به رهبری و ولایت فقیه طالوت) سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نیرومند و شجاعی که در لشکر «طالوت» بود)، «جالوت» را کشت: فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ... (بقره/251) این کمکهای الهی شامل حال ملت ایران و رهبری حضرت امام در جنگ تحمیلی هشت ساله با صدام ملعون شده است! ملت ایران تا زمان که با ولایت فقیه به رهبری جانشین حضرت امام حضرت آیت الله العظمی خامه ای هستند خداوند این ملت را در همه عرصههای سخت در مقابل دشمنان آنان کمک و یاری و پیروز خواهد نمود! زیرا که این وعده است که خداوند پشتوانه آن است و خود حق تعالی وعده آن را به مومنان داده است: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ (محمد/7)
.: Weblog Themes By Pichak :.